نوشته شده در تاريخ شنبه 30 مهر 1390برچسب:, توسط ونداد |

انسانها برای برقراری ارتباط مخابره می کنند و زمانی که به برقرارری ارتباطی معقول و دوست داشتنی موفق می شوند، پاداش و بهره ای سترگ و عظیم را برای خود به ارمغان می آورند. البته هیچ مدرک و شاهدی در رابطه با تاثیر مثبت عشق های تازه و پر تنش و حرارت اولیه، بر سلامتی مشاهده نشده است. افرادی که عاشق می شوند مدعی تجربه احساس جذاب، جالب و پرتکاپو به طور همزمان هستند. اینها همگی می تواند منبعی از استرس باشد. در حالیکه عشق ثابت و متعادل و عمیق می تواند تاثیر مثبت بر سلامتی فرد داشته باشد. جالب است بدانید که افرادی که دارای ارتباط بلند مدت و خشنود کننده هستند در سنجش ها و معاینات بالینی امتیاز بیشتری کسب کرده اند. رمز این ارتباط موثر به خاطر داشتن احساس برقراری ارتباط با دیگران، دریافت احترام، احساس با ارزشی و احساس تعلق داشتن است.

 


 و اما
۱۰ فایده موثر ارتباط عاشقانه


نیاز کمتر برای مراجعه به پزشک

یکی از فرضیه های توجیهی برای این مزیت این است که افرادی که دارای ارتباط خوب با یکدیگر هستند بهتر از خود مراقبت می کنند. بهترین دوستان شما به شما انگیزه حفظ رژیم غذایی سالم را می دهند.

ادامه مطالب رو ببینید ...



ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ جمعه 29 مهر 1390برچسب:, توسط |

همه گفتند که رفتی دیگر

همه گفتند که تَرکم کردی

ای سفر کرده به قرآن سوگند

به دلم آمده بر می گردی

 

 

 

 

 

آرزو می کنم

      تو هم همتای من شوی

                  تنهای تنها

     آواره و دو دل

کاش مثل من باشی

تا مرا بفهمی

مثل من باش و مال من باش...

 

 

 

 

           خوشبختی من

          پیدا كردنِ تو

    از میانِ این همه ضمیر بود.

 

 

 

 

 

 

   همه ی خودم را مال تو کرده ام

 

     چقدر دنیای تو بزرگ است

   هنوز از تنهایی سخن می گویی

 

           چقدر کم هستم!


نوشته شده در تاريخ جمعه 29 مهر 1390برچسب:, توسط ونداد |

وقتی که مرا

" دور می زنی "

یادت باشد

که عشق را

در " میدان " من آموختی !!

دوباره به " من " خواهی رسید !

 

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 27 مهر 1390برچسب:, توسط |

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 27 مهر 1390برچسب:, توسط |

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 27 مهر 1390برچسب:, توسط |

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 26 مهر 1390برچسب:, توسط |

آباد سعد ای مولد مردان روزگار

از خاک توبر آمده نیکان بیشمار

ای یادگار توز کهنسال پر گهر

و آن صنعت گذشته آباد پر ثمر

ای بوستان دانش وای جلوه گاه دین

نامت بلند همچودرختان سرزمین

هر کس زدور نخل بلند تو بنگرد

قلبش زشوق ازقفس سینه می پرد

گوید حیات سعدبه آباد نخل هاست

که شاخسارهمگی روی درسماست

گویی به روزوشب زتعبددعاکنند

مرغان باغ نیز به آمین نوا کنند

هرملک راگربه تفاخر نشان بود

ما را شهیدان سند جاودان بود

دیماه پنج وهفت به تاآخرین شهید

هریک زخون خود سندی معتبرکشید

یارب به حق خون شهیدان سرفراز

و آن عالمان تشنه سر چشمه نیاز

یارب به حق جد وتلاش معلمان

آن وارثان مهر نبوت به هرزمان

هم پینه های دست کشاورزرنجبر

هم حق مادران فهیم و تلاشگر

شهر مراچو نامش آباد وسعد کن

وزپیش لطف بیشتر ازاین به بعدکن


نوشته شده در تاريخ سه شنبه 26 مهر 1390برچسب:, توسط |

شب است ودیدهام گریان تراز ابرزمستانی

دلم غمگین ترازآهنگ غم افزای چوپانی

سکوتی جاودان امشب گرفته دامن شیدا

خیالم خسته ازاین عالم رویای انسانی

لباسم ترزاشک دیدگان سرد بی روحم

نگاهم تلخ همچون خنده ی قلب پریشانی

به جان خسته ی من آتش شب می زند دامن

تنم سوزان ترازشلاق آن باد بیابانی

من امشب آرزوی وصل دلبر می برمدرگِل

ولی بلبل زشوق گل شده مست غزل خوانی

زدشت بی کران آرزوهای شبِ یلدا

کفن پیچیده دور پیکرم چون نوعروسانی

سحر گاهان که مرغ حق سکوت شب به هم ریزد

روم بر بی کسان شهر گورستان به مهمانی


نوشته شده در تاريخ سه شنبه 26 مهر 1390برچسب:, توسط |

سعدآباد اســـت نام شهرمن

زادگـــاه عارفــــان زرسخـــــــــــن

عارفی همچون شیداشمع انجمن

شهر شوراست شهر نوراست

شهرمــــــــــن افتخاری است بزرگ

بهروطن مهردانش درجنوب است

شهرمــــــــــــن سرزمین سبزنخلستان

بـــــــوَد شیره وخرمای آن ازحدفزون است

شهرمــــــــن رودشاپورخروشان دربرش

کرده زیبا دوچندان شهرمــــــــــــــن


نوشته شده در تاريخ سه شنبه 26 مهر 1390برچسب:, توسط |

واگرد بیو می سیت نگفتم نرِشهر،

صبح می دُوی تاوِسحر،نه خونه داری نه گپر

                       واگرد بیو،واگردبیو

شهرغریوی نخشِ ،نمی شناسی مردمشِ،

دهات همش قوم خویشِ

                        واگرد بیو،واگردبیو

مردم شهر دکون دارن،زن مردش سرکارن،

گُتُ کُچیکش پیل دارن

                         واگرد بیو،واگردبیو

فرق شهرودهات چنه ،

شهری چنش بهز تُنِ ،غیرازودی میگن ننه،

                         واگرد بیو،واگردبیو

بیو که شهر نه جی تُنه،نه خونه داری نه بنه ،

می خوام ودیت نگی ننه

                         واگرد بیو،واگردبیو

زندی توی دهات خشِ ،تلیت وچاسش دلکشِ ،

ای که هواش مثل تشِ

                           واگرد بیو،واگردبیو

چاروزدیه خارک میا ، لاله وخیارترک میا،

منگک سی پی للک میا

                            واگرد بیو،واگردبیو

نگوَت گرفتِتِ کُکا،کی تُنه کرَدک سرپا،

که واویدی ازما جدا

                             واگرد بیو،واگردبیو

دلم سی توتنگ واویده،سِروچِشُم لنگ واویده،

وقت دیری سرواویده

                              واگرد بیو،واگردبیو

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 26 مهر 1390برچسب:, توسط |

این من و تو حاصل تفریق ماست


پس تو هم با من بیا تا ما شویم


حاصل جمع تمام قطره ها


می شود دریا بیا دریا شویم

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 26 مهر 1390برچسب:, توسط |

قدم مي زنم شهر خاموشي رو !

قدم مي زنم اين فراموشي رو !

ورق خورده دفتر چه ي كوچه ها

من و تو ، تو و من ، رسيدن به ما ...

اگه شب ، شب سرد تكراريه

هنوز عطر دستاي تو جاريه

دل بي طپش ردت و از بره

نگاه كن من و تا كجا مي بره !

بتاب از تو پلك تر پنجره !

بخون از سكوت پس حنجره !

بيا تا نلرزه قدم هاي عشق !

نذار بشكنه مرد تنهاي عشق !

ببر شب رو از شهر دلواپسي !

بگو از كدوم كوچه سر مي رسي ؟

تو پيچ كدوم واژه پيدات كنم ؟

بگو تو كدوم خواب تماشات كنم ؟


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 25 مهر 1390برچسب:, توسط |

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 25 مهر 1390برچسب:, توسط |

تو شاهکار خالقی...

تحقیر را باور نکن...

بر روی بوم زندگی هر چیز می خواهی بکش...

زیبا و زشتش پای توست...

تقدیر را باور نکن...

تصویر اگر زیبا نبود...

نقاش خوبی نیستی ...

از نو دوباره رسم کن...

تصویر را باور نکن...

خالق تو را شاد آفرید...

آزاد آزاد آفرید...

پرواز کن تا آرزو...

زنجیر را باور نکن...


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 25 مهر 1390برچسب:, توسط |

روزی هزار بار دلت راشکسته ام

بیخود به انتظار وصالت نشسته ام

هربار این تویی که رسیدی و در زدی

هربار این منم که در خانه بسته ام

هر جمعه قول میدهم آدم شوم ولی

هم عهد خویش هم دلت راشکسته ام


آلبوم جدید و بسیار شنیدنی از امین فیاض به اسم"جنگ من و زمونه"که خیلی آلبوم توپی شده

"ترانه سرایان آلبوم:میکائیل پاشاپور/حامد جعفری جم/علی رهام/شروین رادفر"

"تنظیم کنندگان آلبوم"آرمین نصرتی/دی جی بلک زینگ/بستی استایل/شروین رادفر/علی رهام و امین فیاض"

"خدمت دوستان عزیز عرض کنم که این آلبوم شامل هشت ترک بود که سه تا از ترک های اون قبلا پخش شده بود  و من مطمئن بودم که شما این ترک ها رو شنیدین واسه همین لینک هاشو نذاشتم"

Amin Fayaz

 

 



ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 19 مهر 1390برچسب:, توسط ونداد |

لینک دانلود مرورگرهای

Opera & google chrome & mozilla firefox & Comodo Dragon 



ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 18 مهر 1390برچسب:, توسط |

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 18 مهر 1390برچسب:, توسط |

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 18 مهر 1390برچسب:, توسط |

سلام ای نازنین

باز نامه دادم

نمیره قصه عشقت ز یادم

تو رو تنها گذاشتم با دل تنگ

که نفرین بر من و بر این دل سنگ 

تو اونجا و من اینجا بی قرارت

برم قربون اون قول و قرارت

گذاشتی عمرتو پای دل من

نشستی پای حرفای دل من

نرنجیدی تو از امروز و فردام

نترسیدی که من این سوی دنیام

منو شرمنده کردی با محبت

که دیدار تو شد اسمش زیارت

زیارت ...

زیارت ...


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 18 مهر 1390برچسب:, توسط |

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 18 مهر 1390برچسب:, توسط |

کاش ...

کاش همان کودکی بودم که حرفهایش را از نگاهش میتوان خواند ...

اما اکنون اگر فریاد هم بزنم کسی نمی شنود

دلخوش کرده ام که سکوت کرده ام ...

سکوت پر بهتر از فریاد توخالیست !!!

دنیا راببین ...

بچه بودیم از آسمان باران می آمد ،

بزرگ شده ام از چشمهایمان می آید ...

بچه بودیم درد دل را با هزار ناله می گفتیم ،

همه می فهمیدند ...

بزرگ شده ایم ، درد دل را به صد زبان می گوییم

       

      اما هیچ کسی نمی فهمد ..


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 18 مهر 1390برچسب:, توسط |

به کویت با دل شاد آمدم با چشم تر رفتم

به دل امید درمان داشتم درمانده تر رفتم

تو کوته دستی ام می خواستی ورنه من مسکین

به راه عشق اگر از پا در افتادم به سر رفتم

نیامد دامن وصلت به دستم هر چه کوشیدم

ز کویت عاقبت با دامنی خون جگر رفتم

حریفان هر یک آوردند از سودای خود سودی

زیان آورده من بودم که دنبال هنر رفتم

ندانستم که تو کی آمدی ای دوست کی رفتی

به من تا مژده آوردند من از خود به در رفتم

مرا آزردی و گفتم که خواهم رفت از کویت

بلی رفتم ولی هر جا که رفتم دربدر رفتم

به پایت ریختم اشکی و رفتم در گذر از من

ازین ره بر نمی گردم که چون شمع سحر رفتم

تو رشک آفتابی کی به دست سایه می ایی

دریغا آخر از کوی تو با غم همسفر رفتم


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 18 مهر 1390برچسب:, توسط |

اي ستاره ها كه از جهان دور چشمتان به چشم بي فروغ ماست نامي از زمين و از بشر شنيده ايد درميان آبي زلال آسمان موج دود و خون و آتشي نديده ايد اين غبار محنتي كه در دل فضاست اين ديار وحشتي كه در فضا رهاست اين سراي ظلمتي كه آشيان ماست در پي تباهي شماست گوشتان اگر به ناله من آشناست از سفينه اي كه مي رود به سوي ماه از مسافري كه ميرسد ز گرد را ه از زمين فتنه گر حذر كنيد پاي اين بشر اگر به آسمان رسد روزگارتان چو روزگار ما سياست اي ستاره اي كه پيش ديده مني باورت نميشود كه در زمين هركجا به هر كه ميرسي خنجري ميان پشت خود نهفته است پشت هر شكوفه تبسمي خار جانگزاي حيله اي شكفته است آنكه با تو ميزند صلاي مهر جز به فكر غارت دل تو نيست گر چراغ روشني به راه تست چشم گرگ جاودان گرسنه اي است اي ستاره ما سلاممان بهانه است عشقمان دروغ جاودانه است در زمين زبان حق بريده اند حق زبان تازيانه است وانكه با تو صادقانه درد دل كند هاي هاي گريه شبانه است اي ستاره باورت نمي شود درميان باغ بي ترانه زمين ساقه هاي سبز آشتي شكسته است لاله هاي سرخ دوستي فسرده است غنچه هاي نورس اميد لب به خنده وانكرده مرده است پرچم بلند سرو راستي سر به خاك غم سپرده است اي ستاره باورت نميشود آن سپيده دم كه با صفا و ناز در فضاي بي كرانه مي دميد ديگر از زمين رميده است اين سپيده ها سپيده نيست رنگ چهره زمين پريده است آن شقايق شفق كه ميشكفت عصر ها ميان موج نور دامن از زمين كشيده است سرخي و كبودي افق قلب مردم به خاك و خون تپيده است دود و آتش به آسمان رسيده است ابرهاي روشني كه چون حرير بستر عروس ماه بود پنبه هاي داغ هاي كهنه است اي ستاره اي ستاره غريب از بشر مگوي و از زمين مپرس زير نعره گلوله هاي آتشين از صفاي گونه هاي آتشين مپرس زير سيلي شكنجه هاي دردناك از زوال چهره هاي نازنين مپرس پيش چشم كودكان بي پناه از نگاه مادران شرمگين مپرس در جهنمي كه از جهان جداست در جهنمي كه پيش ديده خداست از لهيب كوره ها و كوه نعش ها از غريو زنده ها ميان شعله ها بيش از اين مپرس بيش از اين مپرس اي ستاره اي ستاره غريب ما اگر ز خاطر خدا نرفته ايم پس چرا به داد ما نميرسد ما صداي گريه مان به آسمان رسيد


ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.
بقیه در ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 18 مهر 1390برچسب:, توسط ونداد |

یک مرورگر رایگان و بسیار جالب می باشد که برپایه موتور فایرفاکس طراحی شده از این رو آن دسته از عزیزانی که به مرورگر فایرفاکس علاقمند هستند می توانند این مرورگر را تست کنند ...



ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 18 مهر 1390برچسب:, توسط ونداد |

 

پسرک از پدر بزرگش پرسید : پدر بزرگ درباره چه می نویسی ؟

پدربزرگ پاسخ داد :درباره تو پسرم ، اما مهمتر از آنچه می نویسم ، مدادی است که با آن می نویسم . می خواهم وقتی بزرگ شدی ، تو هم مثل این مداد بشوی !

پسرک با تعجب به مداد نگاه کرد و چیز خاصی در آن ندید !  اما این هم مثل بقیه مداد هایی است که دیده ام !

پدر بزرگ گفت : بستگی داره چطور به آن نگاه کنی ، در این مداد پنج صفت هست که اگر به دستشان بیاوری ، برای تمام عمرت با دنیا به آرامش می رسی ...

 

صفت اول : می توانی کارهای بزرگ کنی ، اما هرگز نباید فراموش کنی که دستی وجود دارد که هر حرکت تو را هدایت می کند . اسم این دست خداست ، او همیشه باید تو را در مسیر اراده اش حرکت دهد 

حتما در ادامه مطالب صفاتو ببینید .. نظرتونو بگید


 



ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 17 مهر 1390برچسب:, توسط |

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 17 مهر 1390برچسب:, توسط |

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 17 مهر 1390برچسب:, توسط |

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 17 مهر 1390برچسب:, توسط |

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 17 مهر 1390برچسب:, توسط |

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 17 مهر 1390برچسب:, توسط |

امشب همه غم های عالم را خبر کن

بنشین و با من گریه سر کن

گریه سر کن

ای جنگل ای انبوه اندوهان دیرین

ای چون دل من ای خموش گریه آگین

سر در گریبان در پس زانو نشسته ابرو گره افکنده

چشم از درد بسته در پرده های اشک پنهان کرده بالین

ای جنگل ای داد از آشیانت بوی خون می آورد

باد بر بال سرخ کشکرک پیغام شومی ست آنجا چه آمد

بر سر آن سرو آزاد ؟

ای جنگل ای شب ای بی ستاره خورشید تاریک

اشک سیاه کهکشان های گسسته ایینه دیرینه زنگار بسته دیدی

چراغی را که در چشمت شکستند ؟

ای جنگل

ای غم

چنگ هزار آوای باران های ماتم در سایه افکند
 

کدامین ناربن ریخت خون از گلوی مرغ عاشق ؟
 

 مرغی که می خواند ....

ادامه مطلبو ببینید 



ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 17 مهر 1390برچسب:, توسط |

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 17 مهر 1390برچسب:, توسط |

آدمک آخر دنیاست بخند

آدمک مرگ همين جاست،بخند

آدمک خر نشوی گریه کنی

آن خدايي که بزرگش خواندي

به خدا مثل تو تنهاست ، بخند

دستخطي که تو را عاشق کرد

شوخي کاغذي ماست ، بخند

فکر کن درد تو ارزشمند است

فکر کن گريه چه زيباست ، بخند

صبح فردا به شبت نيست که نيست

تازه انگار که فرداست ، بخند راستي آنچه به يادت دادي

پر زدن نيست که درجاست ، بخند

آدمک نغمه ي آغاز نخوان

به خدا آخر دنياست ، بخندش


نوشته شده در تاريخ یک شنبه 17 مهر 1390برچسب:, توسط |

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 17 مهر 1390برچسب:, توسط |

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 17 مهر 1390برچسب:, توسط |

مدتی‌ست دیگر صدايم را نمی‌شنوی،

صدایت را نمی‌شنوم،

درست از همان روز که گفتی تنهایت نمی‌گذارم.

می‌نويسم شاید بخوانی اما حالا دیگر خواندنت هم دردی را از من دوا نمی‌کند،

می‌دانی؛

روزها می‌گذرند ماه ها می‌گذرند

و سال‌ها نیز خواهند گذشت

اما چيزی در من تغيير نمی‌کند.

هیچ چيز، انگار كه چيزی را گم کرده باشم،

هر روز به دنبال‌اش می‌گردم.

نمی‌دانم گم کرده‌ام یا جایی جا مانده است

یا شاید تو آن را با خود برده‌ای.

جایش خالی است می‌سوزد.


نوشته شده در تاريخ یک شنبه 17 مهر 1390برچسب:, توسط |

خواب دیدم آسمان شد واژگون

 

و زمین شد نیلگون نیلگون

 

 

خواب دیدم قلب ها آبی شدند

 

دیده هامفتون بی خوابی شدند

 

 

خواب دیدم مردم بیرنگ را

 

روزهای بی نبرد و جنگ را

 

 

خواب دیدم چشمهای پاک را

 

مردم پیوسته با افلاک را

 

 

خواب دیدم میل بیداریم نیست

 

با زمین وزندگی کاریم نیست

 

 

مست شد چشمان خواب آلوده ام

" باز دیدم در زمین آسوده ام "

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 17 مهر 1390برچسب:, توسط |

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 17 مهر 1390برچسب:, توسط |

دلتنگیاتو بردار به روی قلبم بذار

تکیه بده به شونم تو این مسیر دشوار

اگه منو نمیخوای حرف دلم رو گوش کن

فقط برای یک بار بعدش خدانگهدار

تنهایی خیلی سخته وقتی چشام براهه

وقتی که شب سیاهه وقتی بدون ماهه

تنهایی خیلی تلخه وقتی که بی تو هستم

تنها میمونه دستم با این دل شکستم

دلتنگیامو بردار پیش خودت نگه دار

هر وقت که تنها شدی منو به یادت بیار

داری میری نمیخوام وقت تو رو بگیرم

این حرف آخر من دوست دارم دوست دارم

میمیرم تنهایی خیلی درده اگه نیای

تو خوابم وقتی تو اضطرابم تو هم ندی جوابم

تنهایی خیلی سرده وقتی پیشم نباشی

آتییشم نباشی بیدار میشم نباشی

       تنهایی خیلی سردمه



تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.