درد تنهایی کشیدن ...
مثلِ کشیدنِ خطهایِ رنگی روی کاغذِ سفید ...
شاهکاری میسازد...
...
به نامِ دیوانگی...!
و من این شاهکارِ را ...
به قیمتِ همهٔ فصلهایِ قشنگِ زندگیم خریده ام ...
"تــــــــــــو" هر چه میخواهی مرا بخوان ...
دیوانه ...
خود خواه ...
بی احساس ...
نمیــــــــفروشــــــــــم...!!!
با تو شوری در جان
بی تو جانی ویران
از این زخم پنهان میمیرم
یادت در دل طوفان
با تو ، امشب پایان می گیرم….
نظرات شما عزیزان:
کاشکی مرگم برسه برم زیر خاک گل من
کاشکی خوابم ببره شاید به خوابم بیای
ببینی چی به روزم اومده گل من..
زیر بارون بدون چتر
با دستانی یخ کرده ، دست در دست هم
توی پیاده رو های آب گرفته ی شهر ...
نگاه مردمی که با حسرت ما را نگاه میکنند ...
خواب قشنگی بود!!
اما باز هم خیس شدم
نه از باران،از اشک ...
چقدر زیبا بود
یاعلی