نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 25 ارديبهشت 1391برچسب:, توسط ونداد |

 


 

غم دنيا نخواهد يافت پايان

خوشا در بر رخ شادي‌گشايان


خوشا دل‌هاي خوش، جان‌هاي خرسند

خوشا نيروي هستي‌زاي لبخند


خوشا لبخند شادي‌آفرينان

كه شادي رويد از لبخند اينان

 


 

 



ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ جمعه 21 ارديبهشت 1391برچسب:, توسط ونداد |

برای دلم، گاهی مادری مهربان میشوم

دست نوازش بر سرش میکشم میگویم: «غصه نخور، میگذرد …»

برای دلم، گاهی پدر میشوم

خشمگین میگویم: «بس کن دیگر بزرگ شدی ….»

گاهی هم دوستی میشوم مهربان

دستش را میگیرم میبرمش به باغ رویا …

دلم ، از دست من خسته است

 

 

 سهم دلتنگی من قطره اشکی ست که در پشت قدم های تو آرام چکید...

نوشته شده در تاريخ 11 ارديبهشت 1391برچسب:, توسط |

 آنگاه که غرور کسی را له می کنی 

آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی ،

آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی ،

آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ،

آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی ،

آنگاه که خدا را می بینی و بنده ی خدا را نادیده می گیری ...

می خواهم بدانم ،

دستانت را به سوی کدام آسمان دراز می کنی

تا برای خوشبختی خودت دعا کنی؟


 

حوصله ات که سر می رود ؛ با دلـــــــــــــم بازی نکن

 

من در بی حوصلگی هایم با تو زندگی کرده ام … !!!

 

 

 


 

تصــمیم گرفــتم آنـــقدر کمــیاب شوم تا شــاید

 

 

 

دلـــی بــرایم تــنگ شــود

 

 


ولی افــــسوس… فـــراموش شــــــدم

 

 

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 29 فروردين 1391برچسب:, توسط ونداد |

شادی ندارد آنکه ندارد به دل غمـــــــی

آن را که نیست عالم غم،نیست عالمی

آنانکه لذت دم تیغت چشــــــــــــیده اند

بر جای زخــــــــم دل نپسندند مرهمی

راز ســـــتاره از من شب زنده دار پرس

کز گردش سپهــــــــر نیاسوده ام دمی

دل بسته ام چو غنچه به راه نسیم صبح

بو تا که بشکفد گلم از بوی همدمـــــی

راهی نرفته ام که بپرسم ز رهــــــروی

رازی نجسته ام که بگویم به محرمـــی



ادامه مطلب...


تا فراموشت می کنم

دوباره می آیـــــی, تازه می کنی خاطــــرات را و محو می شوی

به راستی که ســـــــــراب از تو با ثبات تر است

 

 


درد ، مرا انتخاب کرد

من ، تو را

تو ، رفتن را

آسوده برو ! دلواپس نباش

من و درد و یادت تا ابد با هم هستیم !

 

 

 

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 9 بهمن 1390برچسب: تسکین, تمام, جدا, جدایی, دوست, دوستت دارم, راست, راستین, راضی, زندان, زیبا, عاشق, عاشقانه, عشق, عکس, عکس عاشقانه, عکس های عاشقانه, فریاد, قشنگ, قلب, قیام, متن عاشقانه, متن های عاشقانه, وجود, پایان, کلمه, کلید , آدم, آموزشی, آموزنده, ارزش, ارزشمند, استدلال, اعتماد, الکی, امروز, بازی, بالا, باید, برگ, برگ ریزان, بزرگ, بزرگان, بلند, بی رحم, ترانه, تقصیر, تلنبار, تمام, تنگ, تکان, جاده, جان, جان و دل, جلسه, جملات, جملات آموزنده, جملات بزرگان, جملات زیبا و آموزنده از بزرگان, جمله, حال, حرف, خالی, خرج, خنده, خوش, دل, دل نازک, دلتنگ, دلتنگی, دوست, دوست داشتن, دوست داشته شدن, دوستت دارم, دکتر, دکتر شریعتی, رحم, رقص, روح, روح و جان, روز, ریشه, زندگی, زیبا, زیبایی, سرخوش, سفر, سن, سنگین, سوء استفاده, شروع, شریعتی, شنگ, شوخ, شوخ و شنگ, صدا, صندوق, صندوقچه, عاشق, عاشقانه, عاشقتم, عجیب, عشق, عکس, عکس عاشقانه, عکس های عاشقانه, غریب, فاصله, فردا, فرصت, قشنگ, قصه, لبریز, لحظه, مبادا, متن عاشقانه, متن های عاشقانه, متهم, مخ, مخ زدن, مطالب, مطالب آموزشی, مطمئن, معرکه, منظره, میهمان, میهمانی, نازک, نفس, نگاه, هوا, هیز, هیزی, وقت, پا, پاییز, پشیمان, پیدا, پیر, پیش, چتر, گفت, یاد, یک, توسط ونداد |

وقتی مطلبو دیدید حتما نظرتونو بگذارین

دسترسی به این مطلب برای دوستانی که رمز عبور را گرفته اند مقدور می باشد !!!

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.


ادامه مطلب...

عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست
بلکه نداشتن کسی است که الفبای دوست داشتن را برایت تکرار کند
و تو از او رسم محبت بیاموزی

عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست
بلکه گذاشتن سدی در برابر رودیست که از چشمانت جاریست

عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست
بلکه نداشتن شانه های محکمی ست که بتوانی به آن تکیه کنی
و از غم زندگی برایش اشک بریزی

 

 

زیباترین تصویری که در زندگانیم دیدم نگاه عاشقانه و معصومانه تو بود

زیباترین سخنی که شنیدم سکوت دوست داشتنی تو بود

زیباترین احساساتم گفتن دوست داشتن تو بود

زیباترین انتظار زندگیم حسرت دیدار تو بود

زیباترین لحظه زندگیم لحظه با تو بودن بود

زیباترین هدیه عمرم محبت تو بود

زیباترین تنهاییم گریه برای تو بود

وزیباترین اعترافم

عشق تو بود

...

 

 

 

خدایا، چون ماهیان که از عمق و وسعت دریا بی خبرند

عظمت عشق تو را نمی شناسم

فقط میدانم که معبود این دل خسته هستی

و اگر دیده از من برگیری خواهم مرد

 

 

خدایا توانم ده تا دوست بدارم بی چشم داشت

و بفهمم دیگران را حتی اگر نفهمند مرا

 

 

 

نوشته شده در تاريخ شنبه 8 بهمن 1390برچسب:, توسط ونداد |

 

 خدایا

 


جای سوره ای به نام ” عشق ” در قرآنت خالیست


که اینگونه آغاز میگرد


و قسم به روزی که قلبت را می شکنند و جز خدایت مرهمی نخواهی یافت


خدایا


فاصله ها هیچوقت دوست داشتن را کمرنگ نمیکنند بلکه دلتنگی را بیشتر میکند

 

خدایا


چرا دل های پاک خطا نمی کنند


فقط سادگی می کنند و امروز سادگی پاکترین خطای دنیاست


 

خدایا

 


برای خرید عشق هر کس هر چه داشت گذاشت


دیوانه هیچ نداشت و گریست


گمان کردند چون هیچ ندارد می گرید


اما هیچ کس ندانست که بهای عشق اشک است

 


تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.