* زخـــــــــم احساس *
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 8 آبان 1390برچسب:, توسط |

کاش در دهکده عشق فراوانی بود توی بازار صداقت کمی ارزانی بود

کاش اگر گاه کمی لطف به هم میکردیم مختصر بود ولی ساده و پنهانی بود

کاش به حرمت دلهای مسافر هر شب روی شفاف ترین خاطره مهمانی بود

کاش دریا کمی از درد خودش کم می کرد قرض می داد به ما هرچه پریشانی بود

کاش به تشنگی پونه که پاسخ دادیم رنگ رفتار من و لحن تو انسانی بود

کاش مثل حافظ که پر از معجزه و الهام ست کاش رنگ شب ما هم کمی عرفانی بود

چه قدر شعر نوشتیم برای باران غافل از آن دل دیوانه که بارانی بود

کاش سهراب نمی رفت به این زودی ها دل پر از صحبت این شاعر کاشانی بود

کاش دل ها پر افسانه ی نیما می شد و به یادش همه شب ماه چراغانی بود

کاش اسم همه دخترکان اینجا نام گلهای پر از شبنم ایرانی بود

کاش چشمان پر از پرسش مردم کمترغرق این زندگی سنگی و سیمانی بود

کاش دنیای دل ما شبی از این شبها غرق هر چیز که می خواهی و می دانی بود

دل اگر رفت شبی کاش دعایی بکنیم رازاین شعر همین مصرع پایانی بود




نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.